1  |  7

گنجینه‌ای از ایده

گنجینه‌ای از ایده

اشتباه نکنید؛ این پست فهرستی از ایده‌ها نیست. بلکه نقشه‌ی گنجی است که شما را به ایده‌هایی ناب می‌رساند.

«یک روز پولدار می‌شوم. ایده‌ای مثل فیس‌بوک یا گوگل را درست می‌کنم و با چند کارمند، به سرعت پیشرفت می‌کنم.» احتمالا شما هم این حرف را به خودتان زده‌اید. شاید روزانه چندین ساعت در نت می‌گردید تا ایده‌ای ناب را پیدا کنید. شاید هم به دنبال راهی باشید تا ایده‌ی کسب و کار آینده‌تان را کشف کنید. به اعتقاد ما، این کار شدنی است. اما چگونه؟

از خانه بیرون بروید

ایده‌ها روی زمین و بین مردم هستند. هیچ روزی نمی‌رسد که ایده‌تان، خود به خود متولد شود. برای این که ایده‌ای به دست بیاورید، ابتدا نیاز به این دارید که بین مردم فعالیت کنید. ممکن است سرکار بروید، در دانشگاه پروژه‌ای تحقیقاتی داشته باشید یا این که عضو انجمنی خیریه باشید. ممکن است همکاران‌تان نتوانند با اکسل کار کنند. خب برایشان مجموعه آموزشی درست می‌کنید (یا حتی برنامه‌ای مثل اکسل می‌سازید که استفاده‌اش راحت باشد!). ممکن است در آزمایشگاه دانشگاه، نیاز به برنامه یا وسیله‌ای حس شود. ممکن است در انجمن خیریه، چسباندن پوستر دردسر باشد و راهی برایش پیدا کنید.

هیچکدام از این ایده‌ها، بدون فعالیت به ذهن‌تان نمی‌رسد و بهتر است بین مردم باشید و مشکلات را دریابید.

گنجینه‌ای از ایده

از سختی‌ها ناراحت نشوید. آن‌ها برایتان تبدیل به پول می‌شوند!

سوپرمارکت سر کوچه بد عنق و گران‌فروش است. خب، از دید دیگران این یک مصیبت است؛ باید هر روز ماشین سوار بشوند چند خیابان بروند تا به سوپرمارکتی دیگر برسند. ولی از دید شما، این یک فرصت است. می‌توانید به همسایه‌ها سرویسی بدهید که کالاها را از سوپرمارکت دورتر، در خانه‌شان بیاورد. شاید هم بخواهید سوپرمارکتی در همان نزدیکی احداث کنید. ممکن است ایده‌های دیگری هم داشته باشید؛ مثل فروشگاهی اینترنتی.

مشکلات و سختی‌ها را با آغوش باز بپذیرید؛ چرا که قرار است با دست‌ها و ایده‌ی شما حل شوند. هر مشکل، منبعی غنی از ایده‌ است.

به خودتان نگاه کنید

قرار نیست از چند صد نفر سوال بپرسید. نیازی به طرح پویشی هم ندارید. خودتان را نگاه کنید. ببینید که مشکلات‌تان چه طور حل می‌شود. نیازتان چیست؟

مطمئن باشید که نیاز خودتان را بهتر از نیازهای دیگران می‌شناسید. همین‌طور، مطمئن باشید که افراد زیادی مشکل و نیاز شما را دارند. کافی است دغدغه‌ی خودتان را حل کنید تا ایده‌ی جدیدی به ذهن‌تان برسد

کاغذ و قلم را فراموش نکنید

ما می‌گوییم کاغذ و قلم، شما بخوانید OneNote.

ایده‌ها زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید از چنگ‌تان فرار می‌کنند. ده یا بیست دقیقه بعد از این که ایده‌ای به ذهن‌تان برسد، فراموشش می‌کنید. اگر گوشی هوشمند دارید، رویش برنامه‌ی One Note را نصب کنید و ایده‌های‌تان را به سرعت رویش بنویسید. اگر هم گوشی هوشمند ندارید، دفترچه‌ای کوچک همراه‌تان داشته باشید تا ایده‌ها را داخلش بنویسید.

به خودتان فرصت دهید

مثل تمام افکار خلاقانه‌ی دیگر، ایده‌ها یک‌باره به وجود نمی‌آیند. باید نیازها درک شوند، مدتی در پستوی ذهن بمانند و بعد از آن جرقه زده شود. اگر بخواهید با تلاش زیاد و ظرف چند روز، به ایده‌ای خلاقانه برسید، مثل این می‌شود که تخم‌مرغ را داخل مایکروفر قرار دهید و انتظار داشته باشید که ظرف چند ساعت جوجه بدهد!

به ذهن‌تان فرصت دهید تا در آرامش، در خواب و در هنگام سفر، به صورت غیر ارادی به مسئله فکر کند. شاید در هنگام سفر، اتفاقی بیافتد که باعث جرقه‌ی ایده شود. شاید هم اتفاقی نیافتد، ولی مثل «ارشمیدس»، در وان حمام و هنگام استراحت فریاد بزنید «یافتم!».

شاید برایتان جالب باشد که ایده‌ی «وب جهان گستر» یا همان World Wide Web، ظرف مدت ۱۰ سال به ذهن مخترعش رسید. وب، ایده‌ی بسیار بزرگی بود. شاید این مدت طولانی هم به خاطر همین بزرگی ایده باشد.

درباره‌ی ظن‌تان صحبت کنید

اگر با استفاده از حقایق علمی (Fact) نتیجه‌ای بگیریم، استدلال کرده‌ایم. ولی اگر با استفاده از حدس یا احساس نتیجه‌ای بگیریم، می‌توانیم ار کلمه‌ی «ظن» استفاده کنیم. ایده‌ها، محصول تعامل دو یا چند ظن هستند.

اجازه بدهید ایده‌ای ساده را بررسی کنیم؛ برای مثال فست‌فودی که غذای سالم داشته باشد.

اولین ظن، این است که مردم به غذای سالم نیاز و احتیاج بیشتری دارند.

دومین ظن، این است که فست‌فود بیشتر از رستوران سنتی مشتری جذب می‌کند.

این دو ظن، با هم جمع می‌شوند و ایده‌ی فست فود سالم را نتیجه می‌دهند. به قول «استیون جانسون» (Steven Johnson)، نویسنده‌ی کتاب «مبدا ایده‌های خوب» (Where the good idea come from) ایده‌ها مثل فرزندانی هستند که از ازدواج ظن‌ها حاصل می‌شوند.

شاید یک نفر، به تنهایی نتواند دو ظن را کنار هم قرار دهد. شاید این فرآیند چند سال طول بکشد (همان‌طور که بالاتر گفتیم). ولی ممکن است دو نفر با دو ظن مختلف، به سادگی بتوانند ایده‌ای را خلق کنند. شاید نیازی نباشد که راجع به ایده‌تان با کسی حرف بزنید. همین که بحث را به طرف ظن‌تان سوق دهید کافی است. نظرات و ظن‌های مختلف از هر طرف میایند و ایده‌ی شما شکل می‌گیرد. در حال حاضر، صحبت کردن با دیگران بسیار ساده است؛ به سادگی ساختن اکانت شبکه‌ی اجتماعی.

راستی، نکته‌ی مهم دیگری هم وجود دارد.

گنجینه‌ای از ایده

راستش را بخواهید، ما نگران لو رفتن ایده‌هایمان نیستیم؛ چرا که ایده فقط یک جمله نیست. ایده، چیزی است که باید دچارش شد، باید به آن مبتلا شد و با آن زندگی کرد. شاید اگر بزرگترین ایده‌ها را به ما می‌دادند، نمی‌توانستیم اجرایشان کنیم. شاید هم بعدها که تیمی تشکیل بدهیم و کارمان از اجرا گذشته باشد، نتوانیم مدیریت خوبی داشته باشیم. ایده‌ی پخته و کارا، مثل عضوی از اعضای بدن است. شاید به همین دلیل بود که «مارک زاکربرگ»، هرگز فیسبوک را نفروخت. ایده‌ی او، چیزی بود که دچارش شده بود. ایده‌هایتان را پیدا کنید و نگران لو رفتن‌شان هم نباشید.

بخواهید یا نه، ایده‌ی ناب شما متعلق به شماست؛ نه فرد دیگر.

با عضویت در بیزنگار می توانید به بیش از 500 مقاله و ویدیو آموزشی و کاربردی به صورت طبقه بندی شده و به رایگان دسترسی داشته باشید.

درباره مدل کسب و کار، طرح کسب و کار، استارتاپ ناب، بوم ارزش پیشنهادی، خلاقیت و نوآوری، کارآفرینی کودکان، کارآفرینی زنان، کارآفرینی سازمانی، کارآفرینی اجتماعی، کمینه محصول پذیرفتنی، ایده پردازی و تجارب کارآفرینان موفق و شکست خورده بخوانید و ببینید.

عضویت سریع و رایگان

مطالب پیشنهادی:
دیدگاه شما
درباره مدیراینفو

مدیراینفو ارائه دهنده تازه‌ترین اخبار و رویدادها، مطالب مفید، کاریکاتور، اینفوگراف و ویدیوهای کاربردی در حوزه کارآفرینی است؛ با عضویت در مدیراینفو می‌توانید به بیش از ۵۰۰ مقاله و ویدیوی آموزشی در حوزه‌های مختلف و به صورت طبقه بندی شده و رایگان دسترسی داشته باشید. (برای عضویت کلیک کنید)

ارتباط با ما

 تهران، ولنجک، ساختمان واحدهای فناور دانشگاه شهید بهشتی، طبقه منفی 2، واحد 216

 +98-21-22411360
 info [at] modirinfo.com