اگر جزو صاحبان کسب و کار باشيد -فرقي نميکند تجارتتان بزرگ است يا کوچک- قطعا به دنبال پيدا کردن روشي ايدهآل هستيد تا هميشه خلاقيت و نوآوري و بهرهوري کارمندانتان را در بالاترين حد ممکن نگه داريد. تا امروز تحقيقات بيشماري در مورد تاثير فضاي کار بر روحيه کارمندان انجام شده است و روانشناسان و طراحان و معماران داخلي در تلاشند تا پاسخي براي اين سوال پيدا کنند که يک دفتر کار ايدهآل بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟
شخصيسازي؛ بهترين سبک طراحي
شايد با خودتان فکر کنيد که براي رسيدن به چنين شرايط ايدهآلي بايد خيلي خرج کنيد و جيبهايتان را بتکانيد، انواع و اقسام ميز و صندليهايي را سفارش دهيد که کاملا متناسب با وضعيت بدني کارمندانتان است، روي نورپردازي اتاقهاي مختلف فکر کنيد، دنبال خاص کردن اتاق جلسهها باشيد تا بارش افکارتان را هدفمندتر کند و... اما دو روانشناس انگليسي در مطالعهاي که بهتازگي در دانشگاه اکستر انجام شده، نشان دادهاند که رسيدن به طرح ايدهآل براي دفتر کار، خيلي سادهتر و ارزانتر از اين حرفهاست. پژوهش اين دو محقق نشان داده است که اگر اجازه دهيد کارمندانتان فضاي کاري خود را آنطور که خودشان ميخواهند طراحي و دکور کنند، بهترين نتيجه را ميگيريد و خلاقيت و بهرهوريشان را بهشدت تقويت ميکنيد.
به کارمندانتان حق انتخاب بدهيد
در مطالعهاي که توسط تيم هارفورد، نويسنده و اقتصاددان، با هدف بررسي بهرهوري کارمندان داوطلب انجام شد، ميزان بهرهوري شرکتکنندگان در دفاتر و شرکتهاي مختلف مورد بررسي قرار گرفت. اولين سبکي که محققان آن را مورد مطالعه قرار دادند، دفترها و شرکتهاي کوچک و مينيماليستي بود. آنها مشاهده کردند که در دفترهاي کوچکي که وسايلي مثل تابلوهاي چاپي بزرگ، گلدانهاي طبيعي و گياهان سبز وجود دارد، بهرهوري افراد بيشتر است، چون کارمندها مجبور نبودند تمام طول روز به يک ديوار لخت زل بزنند. محققان نتيجه گرفتند که هر چقدر فضاي دفتر به اصطلاح «انساني»تر باشد، بهرهوري کارمندها بيشتر است.
اما اين جالبترين نتيجهاي نبود که اين گروه تحقيقاتي در روند مطالعات خود به آن دست پيدا کرد؛ در مرحله دوم آنها از کارمندهاي داوطلب خواستند تا ظرف چند دقيقه مبلمان و ميز و صندليهاي دفتر کارشان را آنطور که دوست دارند، جابهجا کنند. در مرحله سوم اين عمل تکرار شد، اما اين بار کارمندها مجبور بودند، محققان را تماشا کنند که مبلمان را سر جاي اصليشان برميگردانند؛ کاري که شايد کمي دگرآزارانه به نظر برسد! نيازي نيست خيلي باهوش باشيد تا نتيجه را حدس بزنيد. کارمنداني که به چشم خودشان ديده بودند مبلمان دفتر کارشان از شرايط دلخواه آن به شرايط اوليه باز ميگردد، کمترين بهرهوري را در طول روز داشتند. جالب اينکه يکي از داوطلبان به آزمونگر گفته بود: «دلم ميخواهد کتک بزنم!» در دفاتري که توسط خود کارمندها دکور شده بود، بهرهوري در بالاترين مقدار خود بود به طوريکه نتايج فعاليت روزانه شرکتکنندگاني که در اين دفترها کار ميکردند، سي درصد بيشتر از کساني بود که در شرکتي مشغول به کار بودند که هيچ سهمي در دکوراسيون آن نداشتند. از طرف ديگر بهرهوري در دفتري که توسط آزمونگران دکور شده بود، پانزده درصد کمتر از شرکتهايي بود که توسط خود کارمندها تغيير شکل پيدا کرده بود. تيم هارفورد در يک سخنراني تد در اين زمينه گفته بود که در اين دفترها هر سه نفر به جاي چهار نفر کار ميکنند و نتيجه ميگيرند!
دوستت دارم پس هستم!
اين مسئله قطعا براي هر کارفرمايي جالب توجه و مهم است، چون فقط کافي است کمي دست کارمندهايش را باز بگذارد تا بيشتر روي فضايي که بخش اعظم روز خود را در آن ميگذرانند، کنترل داشته باشند و با همين تغيير کوچک بهرهوريشان تا سي درصد افزايش پيدا کند. به گفته هارفورد وقتي کارمندان فضاي اداري محل کارشان را دوست نداشته باشند، از شرکتي که ميزبانشان است نيز خوششان نميآيد و در نتيجه نميتوانند کارشان را هم دوست داشته باشند. بنابراين بهترين روش براي افزايش بهرهوري کارمندان اين است که طراحي فضاي دفتر را به آنها بسپاريد و بدترين روش اين است که به آنها وعده استقلال بدهيد، اما بعد پاککن برداريد و همه تغييرات دلخواهشان را از بين ببريد تا به فضايي که فقط خودتان ميپسنديد دست پيدا کنيد!