از آنجا که عمر انسانها محدود است پرواضح است که هر شخص به تنهایی قادر به تجربه مسیرهای مختلف در زندگی شغلی نمیباشد و بسیار بجاست برای تضمین موفقیت خود از تجربه کارآفرینان موفق بهره بگیریم. بدین جهت در مطلب پیشرو درسهایی از زندگی شغلی دکتر «احمد حلت» که حاصل بررسی زندگی حرفهای ایشان میباشد آورده شدهاست. لازم به ذکر است دکتر «احمد حلت» در سالهای پیش موفق به اخذ عناوین و جوایز مختلف از جمله عنوان کارآفرین نمونه شدهاند.
-
روش متفاوت و خلاقانه در جذب سرمایه:
دکتر حلت در زندگینامه خود درباره چگونگی جذب سرمایه برای انتشار مجلهشان میگویند:
" فکر انتشار مجله در سال 1374، به ذهنم رسید و حدود دو سال طول کشید تا توانستم مجوز آن را بگیرم. دو سه ماه قبل از آن در دانشگاه حصارک کرج برای دانشجویان تربیت معلم تدریس میکردم. در آنجا اعلام کردم که قصد دارم به زودی مجلهای با عنوان موفقیت را منتشر کنم و هرکس میخواهد میتواند مشترک شود. از بین پانصد نفر شرکتکننده در سخنرانی، سیصد نفر اشتراک گرفتیم. هر کدام چهار هزار تومان برای اشتراک مجلهای که هنوز منتشر نشده بود پرداخت کردند. در واقع هزینه انتشار شماره اول مجله را هم همین گروه دادند.
دکتر حلت همانگونه که خود بیان کردند در جمعآوری منابع لازم برای ارائه محصولشان (نشریه) نوآوری خاصی داشتند. ایشان با یک نوآوری، بر کمبود نقدینگی خود فائق آمده و این جمله مشهورشان "چگونگی پیاده سازی ایده مهمتر از پول است " را عملی کردند.
برای مقابله و رویارویی با شکستهای احتمالی و ماندن در مسیر اهدافتان آماده باشید:
دکتر حلت معتقدند: " همیشه برای مقابله با شکست راهکارهایی را پیشبینی کنید. در ذهن من همیشه راهی برای رسیدن به اهدافم وجود دارد. برای مثال اگر روزی مجله موفقیت تعطیل شود میتوانم بروم در پارکی بایستم و ده نفر را شاد کنم. منظور من حرکت است و مهم این است که هیچ جریانی شما را متوقف نکند. سعی کنید همیشه بعد از هر برنامهای یک قدم دیگر داشته باشید. "
این گفته ایشان اشاره به این مطلب مهم دارد که با توجه به پویایی و متغیر بودن محیط کسب و کار همیشه باید برای تغییر آماده باشیم.
-
رمز موفقیت یک کارآفرین، نگاه متفاوتش به اتفاقات روزمره است.
دکتر حلت در جایی از زندگینامهشان درباره متفاوت نگاه کردن به اتفاقات که موجب کشف فرصتهاست چنین میگویند:
" کسی که به من کمک کرد تا بتوانم نگاه متفاوتی داشته باشم، مجری و هنرپیشه محبوب، آقای «صالح علاء» بود که حدود 1356 جوانی بیست و دو ساله بود. ایشان در آن سالها به کار تئاتر مشغول بودند. خاطرم هست که در یک تئاتر نقش رفتگر را ایفا میکرد. ماجرای تئاتر از این قرار بود که وقتی پرده نمایش باز میشد ایشان روی صحنه میآمد و در لباس رفتگر تمام صحنه را آب و جارو میکرد. بعد هم نمایش تمام میشد و پردهها را میبستند و مردم سالن را ترک میکردند. در انتهای راهرو، قبل از خروجی چند میز گذاشته بودند و آش میفروختند که درآمد خوبی هم داشت. البته مردم میدانستند که هیچ اتفاق خاصی نمیافتد ولی ایشان توانسته بودند با خلاقیت خود افراد زیادی را به سمت تئاتر بکشانند.
بعدها هم کتابی با نام " تمامی آنچه مردان درباره زنان میدانند " چاپ کردند که جزء پرفروشترین کتابهای آن زمان شد، کتابی با جلد قرمز که روی آن نام نویسنده و مترجم نوشته شده بود اما تمام صفحاتش سفید بود. خلاقیتهای آقای «صالح علاء» مرا تحتتاثیر قرار داد و باعث شد بفهمم که میشود بهشکل دیگری هم کار کرد."
-
چشم انداز آینده شغلیتان را مشخص کنید!
به گفته دکتر حلت " از عوامل مهم برای رسیدن به موفقیت این است که هر کسی باید برای زندگی خود چشماندازی مشخص داشته باشد و بر طبق آن مسیر درست را برگزیند. شاید هدف نهایی خیلی بزرگ باشد ولی با تقسیم آن به اهداف کوچکتر و کوتاه مدت، رسیدن به آن باور پذیرتر خواهد شد. خود من هم چشماندازهای کاریام را بهصورت یک، پنج و ده ساله تدوین کردهام."
نکته مهم در اینجا تعیین چشمانداز است اینکه بدانیم به کجا میخواهیم برویم و نیز تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت.
-
و در پایان یک جمله طلایی از دکتر« احمد حلت»:
" توصیه من این است که از آرمانهایتان برای افرادی که نمیشناسید صحبت نکنید چرا که ممکن است موج منفی به شما بدهند و اراده شما را برای شروع کار سست کنند."
سکینه حجازی فر (کارشناس ارشد کارآفرینی)