آنچه در سراسر کتاب «نوپای خود را به دنیا بیاور» بدان پرداخته میشود این است که خود مسئولیت رشد خویش را برعهده گرفته و به کمک «ماما» خودِ برترمان را متولد کنیم. شبکهسازی و پیدا کردن این ماماها چیزی است که به عنوان یک مهارت در جایجای کتاب آموزش داده میشود. این کتاب نه برای غربیها که برای تکتک انسانها در هر کجا از این کره خاکی جعبه ابزاری سودمند و کاربردی فراهم مینماید، جعبهابزاری شخصیسازی شده و متناسب با ارزشها و باورهای تمامی انسانها. چرا که به اثبات میرساند تمامی انسانها به ذات و در کوچکترین عنصر وجودی خود کارآفرین هستند. ما برای آن به وجود آمدهایم تا در جهان به پیش رویم و هر یک حماسهای خلق کنیم. ما انسانها صاحبان شرکت نوپای خود هستیم که بنا به دلایل تاریخی این هویت را به فراموشی سپردهایم. لازم است بیدار شویم، خویش را نظاره کنیم و به کمک هنر ارتباطات، بالقوههایمان را در محیط عمل به فعل برسانیم. ضروری است که بدانیم هیچ انسانی به سعادت نمیرسد مگر آنکه دوبار زاده شود: یکبار از مادر، و دیگر بار از خویشتن، تا حقیقت درونش در زایش دوم هویدا شود و زندگی واقعی او آغاز گردد. این زایش دوم در سادهترین برداشت میتواند در هیئت یک انسانِ «صاحب حرفه» باشد که منظور اصلی کتاب میباشد اما در لایههای زیرین و به عقیدهی اینجانب به ابعاد روح و روانی فرد نیز نفوذ میکند. اما چه در لایههای ابتدایی این تعبیر و چه در عمق آن، در این مفهوم دارای اشتراک هستیم که باید آغاز کنیم، باید گوهر درونیمان را به بیرون از صدف وجودمان بیاوریم تا «ز اندک ما جهان شود پر»