مسیر آینده ایران در حوزه کارآفرینی، فرازها و فرودهای بسیاری را تجربه خواهد کرد و کشور ما در ابتدای این راه پر فراز و نشیب است؛ اما قرار گرفتن در این جریان سازنده برای تمامی ذینفعان، نیازمند ایجاد چارچوبهای مشخص با در نظر گرفتن فاکتورها و شاخصهای مختلف برای گام برداشتن در این مسیر است؛
از جمله ذینفعان و بازیگران اصلی تأثیرگذار در شکلدهی اکوسیستم کارآفرینی، چه در ایران و چه در دنیا علاوه بر کارآفرینان (که بعضاً پایهگذاران شکلدهی استارتاپها هستند) میتوان به حاکمیت، سرمایهگذاران، بنگاههای اقتصادی و دانشگاهها اشاره کرد.
برای بررسی این موضوع، از اساسیترین بازیگران این اکوسیستم یعنی دانشگاه شروع باید کرد. یکی از درگاههای رسیدن به یک اکوسیستم خلاق و پر انرژی، توانمندسازی و تربیت نیروی انسانی متخصص است که در این راه، دانشگاهها به مثابه موتور مولد و محرک این زیست بوم عمل خواهند کرد؛ عملاً باید افرادی را پرورش دهند که بتوانند در دنیای واقعی کسب و کار نقش مؤثری ایفا کنند و در آینده از بنیانگذاران و پایهریزان اصلی کسب و کارها و استارتاپهای موفق باشند.
حرکت استارتاپی ایران نیز که هنوز در ابتدای چرخه عمر خود قرار دارد در سـالهای گذشته باعث شد تا تخصصها در جامعه شکل بگیرند، افراد از بحثهای مدرکگرایی خارج شوند و حاکمیت نیز با نگاهی پیشران سعی در توسعه این تفکر کند.
استارتاپها بهدلیل ارتباط خوبی که با محیط پیرامون خود برقرار کردند توانستند در یک بازه زمانی محدود، مقبولیت خوبی را ایجاد کنند و بیشک این مسیر فکری با ورود به بنگاههای اقتصادی، خروجیهای ملموستری را نمایان خواهد کرد. نکته قابل تأمل در این میان این است که استارتاپها برای رشد این جریان، نیازمند یک اکوسیستم پویا با اجزایی متوازن، یکپارچه و همسو هستند.
از سوی دیگر یکی از ابزارهای توسعه بهینه شکل دهی آینده کارآفرینی و غالباً استارتاپها، تکنولوژی است؛ همانطور که میدانیم در حال حاضر انسانها با انقلابی (انقلاب صنعتی چهارم) مواجه شدهاند که بهصورت بنیادین، پارادایم جدیدی را در فضای کارآفرینی ایجاد کرده است و به نوعی محور توسعه صنایع آینده و به عبارتی چشمانداز و راهبرد کشورها برای ورود به عرصه رقابتی است و قطعاً ایران از این بازی مستثنی نیست؛ از اینرو میتوان اینطور بیان کرد که در این عرصه، تکنولوژی، اشیا و انسانها سه محور تأثیرگذار برای ایجاد، رشد و به بلوغ رسیدن این اکوسیستم خواهند بود.
کنار هم قرار دادن این محورها عملیات هوشمندانهای را رقم خواهد زد که با وجود بنگاههای فعال اقتصادی در شکلدهی آینده کارآفرینی منجر به ایجاد یک موج عظیم و سیستماتیک در صنایع مختلف میشود؛ ظرفیتی که در بخشهای مختلف کشاورزی، معدن، فولاد، نفت و تمامی حوزههای زنجـیره تأمین و بالطبع زنجیره ارزش میتوان از آن بهره برد.
اکوسیستم کارآفرینی، فضایی است که در آن بتوان ارزشهای جدیدی را خلق کرد و از افراد در سطوح مختلف برای توسعه اقتصادی بهره برد و نوآوریهای زیادی را بهدنبال داشـت. از سویی ایـجاد یک چنیـن فضـایی در ایـران حتی با وجود شکستهایی که ممکن است ایجاد کند، برای کشور منفعت دارد؛ چراکه افرادی توانمند و با طرز تفکر درست و چابک در این اکوسیستم رشد کرده و میتوانند شرکتهای بزرگ را متحول کنند و این شرکتهای بزرگ هستند که عملاً GDP کشور را تحت تأثیر قرار میدهند.
قطعاً با وجود شرایط عدم قطعیت و تلاطمات موجود، موارد عنوان شده نیازمند بسترسازی مناسب و افقی روشن و جذاب برای سرمایهگذاران حوزه استارتاپی است که حاکمیت از جنبه پشتیبان و ناظر، با نگاه کلان و نظاممند میتواند منجر به شکوفایی کارآفرینی در آینده ایران شود؛ از اینرو باید به این نکته اشاره کرد که شکلدهی آینده کارآفرینی در ایران نه تنها بهعنوان یک فعالیت جریانساز بلکه بهعنوان یک مسأله حیاتی و الزامآور برای بقا، رشد و تعالی کشور در دهه پیشرو باید مورد توجه قرار گیرد.