در دنیای امروز، همه به دنبال ترفیع شغلی و ارتقا هستند؛ که به صورت یک نشان روی پیراهن‌شان یا به‌صورت عنوان شغلی روی میز کارشان نمایان شود! مثلا مدیر بخش، معاون، سرپرست و .... به نظر می رسد همه به دنبال نشان دادن ارزش خود تحت این عناوین هستند.
چرا به خودتان زحمت می‌دهید؟ با یک عنوان شغلی هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. در استارتاپ عناوین شغلی چندان اهمیتی ندارند. زمانی ازسوی همکاران‌تان احترام واقعی دریافت می‌کنید که سخت کار کنید. اگرعنوان شغلی جدیدی را به دست بیاورید آنها فقط به واسطه آن ترفیع شغلی به شما احترام می‌گذارند نه به‌خاطر تلاش و شایستگی واقعی‌تان..
در دنیای استارتاپ‌ها عناوین شغلی اهمیتی ندارند:
من به‌عنوان عضوی از یک تیم دو نفره بیشتر کارها را به عهده گرفتم. این امر سبب افزایش وسعت نطارت و کنترل من در انجام کارها شد. در ادامه، می‌توانید لیستی از نقش‌های شغلی یا عناوینی که من در استارت‌آپم به عهده دارم یا بر آنها نظارت می‌کنم، را مشاهده کنید::
- بنیان‌گذار و موسس
- طراح
- سازنده و خالق
- طراح سایت
- مدیر
- مدیر مالی
- مدیر رسانه‌های اجتماعی
- مدیر ارتباطات
- رابط با مشتریان
- ارزیابی کننده نقش‌ها و مشاغل
- قیمت گذاری و هزینه یابی
- تولید محتوا
- تامین کمیسیون‌های قراردادها
- مدیریت استراتژی بازاریابی
برای درک بهتر می‌توان تمام این عناوین و نقش‌های شغلی را تحت عنوان یک عبارت بیان کرد:
من کارآفرین هستم
منحنی یادگیری راه‌اندازی:
وقتی مردم از من می‌پرسند: «مهم‌ترین عامل برای شروع یک کسب وکار چیست؟» من همیشه پاسخ مشابه و یکسانی می‌دهم.
تجارب و درس‌هایی که در سفر کارآفرینی می‌آموزید عامل تغییر شما خواهند بود
منحنی یادگیری در استارتاپ هم‌چنان مورد استفاده قرار می‌گیرد، چراکه می‌تواند به سودآوری بیانجامد. بااین‌حال مشکلاتی نیز در مسیر راه‌اندازی کسبوکارتان وجود خواهد داشت. هر پروژه جدید چالش‌های جدیدی را به همراه دارد. شما با یافتن کارکنان متفاوت و ماهر، بهتر و بهتر می‌شوید.
من در استارتاپم علاوه بر توسعه کسبوکار به‌طور جدی برای توسعه شخصی خودم هم تلاش کردم. به این ترتیب مهارت‌ها، توانایی‌ها و تجربیاتم ده برابر شد. چون من انتخاب کردم که تمام نقش‌‌هایی را که در بالا ذکر شد برعهده بگیرم.
- ما ماموریت و وظایف‌مان را خودمان انجام دادیم.
- ما نمی‌خواهیم نیرویی را استخدام کنیم تا پول ما را مدیریت کنند.
- ما نمی‌خواستیم نیرویی را استخدام کنیم تا حساب‌های شبکه‌های اجتماعی ما را اداره کنند..
- ما نمی‌خواستیم یک طراح وب را استخدام کنیم.
- ما پولی به تولید کننده محتوا پرداخت نکردیم تا برای‌مان محتوای بازاریابی بسازد.
ما می‌خواستیم یک برند شخصی و غنی را توسعه دهیم. برندی که به ما اجازه دهد، روابط صمیمانه‌ای با مشتریان ایجاد کنیم و در صدد کنترل این فرایندها بودیم.
ما تصمیم گرفتیم استارتاپی را راه‌اندازی کنیم که از آن یاد بگیریم!
ما همیشه توافق کردیم که حتی اگر استارتاپ‌مان شکست خورد، آنقدر مهارت و تجربه‌های عالی به‌دست آورده باشیم که بتوانیم یک رزومه کاری شایسته ارایه دهیم. یا حتی با نمایش دستاوردهای خودمان را در کسب و کارمان آن را بهبود بخشیم. این یک موفقیت بزرگ خواهد بود.
نکاتی برای راه‌اندازی کسبوکارتان:
در روزهای آغازین کسبوکارتان به خرج کردن همه پولی که در اختیار دارید یا برون سپاری جنبه‌های مختلف کسبوکارتان فکر نکنید. بودجه خود را صرف بازاریابی ایده‌آل یا استخدام دستیاری برای مدیر، یا مواردی از این دست نکنید.
نقش‌های مختلف را خودتان ایفا کنید:
از منطقه آسایش خود بیرون بیایید. به سمت ناشناخته‌ها بروید. از سفر خود به‌عنوان ابزاری برای یادگیری استفاده کنید، ابزاری به نام تجربه که سبب تمایز کسبوکار شما از سایر رقبای‌تان می‌شود.
از آزمایش کردن نترسید:
اگر از دیگران بخواهید که همه کارهای شما را انجام دهند، تجربه و یادگیری برای شما اتفاق نمی‌افتد.
از هیچ شروع کنید:
عنوان‌های مدیرعامل، مدیر، رئیس شرکت و هرچیز دیگری را فراموش کنید. روی یادگیری تمرکز کنید و خود را به چالش بکشید تا مهارت‌های جدید را گسترش دهید. تا‌جایی که می‌توانید به جنبه‌های مختلف کسبوکار خود تسلط داشته‌باشید
کارآفرین باشید و ازعناوین مختلف صرف نظر کنید، چرا که تلاش شما سبب تمایز شما از دیگران می‌شود.
برگرفته از سایت medium
مترجم: ملیکا نصیر ( کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی )
برای مطالعه بیشتر :
کشتی کسبوکارتان را به سوی اقیانوس هدایت کنید
رویاپردازان کارآفرین می‌شوند
کارآفرینی هنر است نه یک شغل